تحلیل گفتمان شخصیتها در حکایتهای مثنوی معنوی

thesis
abstract

گفتمان از بطن گفت وگو و شرایط حاکم برآن بیرون می آید. مثنوی معنوی به عنوان اثری داستانی از عنصر گفتمان برخوردار است که چگونگی شکل-گیری آن قابل بررسی است. گستردگی جامعـه ی مثنوی به وسعت دنیا از آغاز تا عصر شاعر است که در این اجتماع وسیع علاوه برحق، اشخاص بسیـاری اعم از پیامبران از آدم تا خاتم، خلفا، حاکمان، عارفان، عالمان و ... حضور دارند و هریک گفتمانی منحصربه خود دارند . این پژوهش گفتمان شخصیت ها را در حکایت های مثنوی به تأثیر از جایگاه گوینده، مخاطب و موضوع گفت وگو تحلیل و بررسی کرده است؛ چنان که ابتدا با غربال کردن شخصیت ها، شخصیت های گفتمان مدار مشخص شده و به تأثیر از جایگاه خویش به تیپ های گوناگون دسته بندی شده اند. پس از تیپ بندی شخصیت ها، گفتمـان آن هـا بر اساس بیت های مربوطه تحلیل شده است. اگرچه تفکیک این سه عامل دخیل و موثر در گفتمان (جایگاه گوینده، مخاطب و موضوع گفت وگو) ناممکن می نماید، اما تسهیل در تحلیل ملاک تفکیک آن ها در این پژوهش است. پس از تحلیل گفتمان هرتیپ ، دقت مولوی در رعایت گفتمان آن ها آشکار شد؛ چنان که به تأثیر از جایگاه گوینده، گفتمان حاکمان با گفتمان زیردستان یا گفتمان عارفان با عوام متفاوت است؛ جایگاه مخاطب نیز بر گفتمان شخصیت ها موثر است و گفتمان های صمیمانه و خصمانه زاده ی این تأثیرند. موضوع گفت وگو اعم از تنبیه، تشویق، تحریک، گلایه/آزمون و ... نیز در شکل گیری گفتمـان موثر است. مولوی شخصیت های حکایت ها را از جامعـه ی اطراف گرفتـه است و به خوبی می داند که هر تیپی از چه گفتمانی بهره می گیرند . البته گاهی به تسامح مولوی نیز برمی خوریم که در دریای عظیم شخصیت-ها و گفتمـانشان سهو ناچیزی رخ نموده است؛ امّا بطور کلی انتخاب گفتمـان شخصیت ها در حکایت های مثنوی، به درستی و در نهایت دقت انجام گرفته است.

First 15 pages

Signup for downloading 15 first pages

Already have an account?login

similar resources

نقش تشبیه در خوشه خوشه کردن حکایتهای تمثیلی دفتر سوم مثنوی معنوی

«تشبیه» در پدیدآمدن حکایت‌ها در دفتر سوم مثنوی معنوی نقش بسزایی دارد و باعث پدیدآمدن نوع خاصی از حکایت‌های تمثیلی گردیده‌ است که در این مقاله از آن­ها با عنوان «حکایت‌های تمثیلی خوشه‌ای و بی‌خوشه» یاد شده است. این حکایت‌ها به­عنوان مشبه‌به یک تشبیه مرکب یا گسترده هستند که نقطه‌ی شروعش در بیتی یا ابیاتی نهاده شده است. در نوع تمثیلی خوشه‌ای، هر حکایت چند هسته‌ی روایی و حکایت وابسته به عنوان خوشه ...

full text

پیرامتنیت در مثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی

مثنوی طاقدیس اثر ملا احمد نراقی به تقلید ازمثنوی معنوی سروده شده و هم‌چون این اثر سترگ درآن موضوعات فراوانی از دیدگاه عرفان و مذهب مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله میزان تاثیر پذیری مشترک حکایات مثنوی طاقدیس (به عنوان زبر متن) و مثنوی معنوی (به عنوان زیرمتن) از قصص قرآنی (به عنوان سر متن) بر مبنای نظریۀ پیرامتنیت ژرار ژنت واکاوی شده است. یافته‌های این مقاله نشان می‌دهد که هم مولا...

full text

تحلیل ابعاد معناشناختی رنگها در مثنوی معنوی

چکیده مثنوی معنوی یکی از شاهکارهای ادبیات فارسی است که مولانا جلال الدین بلخی آن را به نظم کشیده است. یکی از عناصری که باعث افزایش زیبایی و جذّابیت اشعار این اثر نفیس گشته؛ استفاده از عنصر رنگ است که آمدن آن در لابلای ابیات مثنوی دارای دلالات معین و اغراض خاصی است. مولانا 2275 بار از رنگها در مثنوی به صورت مستقیم و غیر مستقیم استفاده کرده است که آن رنگ­ها عبارتند از: سیاه، سفید، سبز، قرمز، زرد و...

full text

مثنوی طاقدیس و مثنوی معنوی

مثنوی مولوی به عنوان یکی از آثار مشهور عرفانی از دیرباز مرکز توجّه شاعران دیگر بوده است. به همین دلیل، بارها تقلیدهایی از آن صورت گرفته است. یکی از مثنوی‌هایی که به تقلید از آن سروده شده است و از نظر صورت و محتوا شباهت‌هایی به مثنوی مولوی دارد، مثنوی طاقدیس اثر ملاّ احمد نراقی است. این مقاله متضمّن مقایسة این دو مثنوی و نتایج مترتّب بر آن با رویکرد انتقادی است. از نظر عوامل صوری، مقایسة این دو نشان...

full text

سوررئالیسم در مثنوی معنوی

سوررئالیسم جریانی است هنری و ادبی که در ابتدای قرن بیستم درکشور فرانسه آغازشد. سوررئالیست‌ها به وجود عالمی ماورای عالم ماده معتقد بودند و راه رستگاری را در  اشراقاتی می‌دانستند که در طی آن انسان از واقعیت و زندگی عادی خویش می‌برد و به عالم ماورا دست پیدا می‌کند. آنان به ضمیر ناخودآگاه معتقد بودند و از شیوه‌هایی چون نگارش خودکار، هذیان، جنون و خواب و رویا برای ثبت محتویات ضمیر ناخودآگاه استفاده ...

full text

«تحلیل ماهی، یک نماد معنوی در مثنوی مولوی»

ماهی، یکی از تصویر­های مطرح مولوی در مثنوی است که شاعر با آن انس و خویشاوندی ذهنی و باطنی دارد. ماهی، واژه­ حسی بسیط نیست بلکه تصویری گسترش یافته و ممتد که از عالم حس تا دنیای ناشناخته­ جان و روان را در برگرفته است. در این مقاله برای دستیابی به تصویر ماهی، تمامی کاربرد­های زبانی و ادبی و واژه­های مرتبط با آن بررسی شد تا از این رهگذر امکان تقرب به دنیای ماورای این تصویر فراهم گردد. مولوی در مثنو...

full text

My Resources

Save resource for easier access later

Save to my library Already added to my library

{@ msg_add @}


document type: thesis

وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ایلام

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023